استخاره و آموزش



قرآن را باز نماید و هفت ورق را بشمارد و سطر هفتم از ورق هفتم(صفحه‌ی سمت راست) را بنگرد ببیند که اولین حرف از سطر هفتم چیست.

چنانچه (الف) بود: در آن کار خیر و شادی و امنیت و موفقیت است .
چنانچه (ب) بود: بدرستیکه منافغ و سود زیادی خواهد دید و از آنچه او از آن می‌ترسد امنیت پیدا می‌کند.
چنانچه (ت) بود: او در معصیت و گناه می افتد و باید از آن کار پرهیز کند.

چنانچه (ث) بود: خوشبختی دنیا وآخرت نصیب وی می گردد.
چنانچه (ج) بود: پس در کاری که قصد کرده در آن منافع و سود فراوانی می‌باشد.
چنانچه (ح) بود: خداوند روزی حلال و پاکی نصیب وی می‌گرداند از آنجائیکه او پیش بینی آنرا نکرده باشد.
چناچه (خ) بود: بدرستی دلالت می‌کند بر اینکه این عمل غیر صالح است و نباید قصد آن کند.
چناچه (د) بود: پس مددی حاصل می‌شود و به سعادت و خوشبختی می‌رسد.
چناچه (ذ) آمد: دشمنان را مقهور و ناراحت خواهد کرد.
چنانچه (ر) آمد: پس او بر قوم خود نصرت و برتری می‌یابد.
چنانچه (ز) بود پس او بر خصومت و دشمنی و ترس و تنفر می‌افتد .
چنانچه (س) باشد: خداوند خوشبختی و خیر را نصیب او می‌گرداند.
چنانچه (ش) باشد: پس باید برایش از طرف دشمنان ترسید .
چنانچه (ص) بود: او در شدت و ناراحتی می‌افتد و باید در صدقه دادن عجله کند.
چنانچه (ض) باشد: پس او دارای مال و خیر می‌شود.
چنانچه (ط) آمد: در دنیا و آخرت موفقیت نصیبش می‌گردد.
چنانچه (ظ) آمد: درآن کار رازی که پنهان است آشکار می‌گردد.
چنانچه (ع) آمد: پس در کارش کمک خواهد شد و موفق می‌شود.
چنانچه (غ) بود: در کاری می افتد که باید برایش ترسی از آن کار داشت و باید صدقه بدهد.
چنانچه (ف) بود: خداوند بزرگ حاجتش را برآورده می کند، و همچنین وصالش بعد از دوری و فراق را می‌انجامد.
چنانچه (ق) آمد: پس او خوشبخت و مورد قبول بندگان خدا می‌باشد.
چنانچه (ک) باشد درخصومت ودشمنی می افتد پس باید صدقه بدهد.
چنانچه (ل) باشد: پس او حاجتش برآورده می شود ودشمنان را مقهور می‌کند .
چنانچه (م ) باشد: پس حتماً باید دوری کند از آن کار، زیرا که موجب پشیمانی وی خواهد شد.
چنالنچه (ن) آمد: انجام آن کار خوب است .
چنانچه (و) آمد: مال وثروت نصیب او می شود و به هیچکس محتاج نمی‌شود.
چنانچه (ه) بود: در کارش توقف و تأخیر ایجاد می شود ولی عاقبت کارش به خیر و خوبی می‌انجامد .

چنانچه (ی) بود: مژده خوبی به وی داده می‌شود.


قرآن را باز نماید و هفت ورق را بشمارد و سطر هفتم از ورق هفتم(صفحه‌ی سمت راست) را بنگرد ببیند که اولین حرف از سطر هفتم چیست.

چنانچه (الف) بود: در آن کار خیر و شادی و امنیت و موفقیت است .
چنانچه (ب) بود: بدرستیکه منافغ و سود زیادی خواهد دید و از آنچه او از آن می‌ترسد امنیت پیدا می‌کند.
چنانچه (ت) بود: او در معصیت و گناه می افتد و باید از آن کار پرهیز کند.

چنانچه (ث) بود: خوشبختی دنیا وآخرت نصیب وی می گردد.
چنانچه (ج) بود: پس در کاری که قصد کرده در آن منافع و سود فراوانی می‌باشد.
چنانچه (ح) بود: خداوند روزی حلال و پاکی نصیب وی می‌گرداند از آنجائیکه او پیش بینی آنرا نکرده باشد.
چناچه (خ) بود: بدرستی دلالت می‌کند بر اینکه این عمل غیر صالح است و نباید قصد آن کند.
چناچه (د) بود: پس مددی حاصل می‌شود و به سعادت و خوشبختی می‌رسد.
چناچه (ذ) آمد: دشمنان را مقهور و ناراحت خواهد کرد.
چنانچه (ر) آمد: پس او بر قوم خود نصرت و برتری می‌یابد.
چنانچه (ز) بود پس او بر خصومت و دشمنی و ترس و تنفر می‌افتد .
چنانچه (س) باشد: خداوند خوشبختی و خیر را نصیب او می‌گرداند.
چنانچه (ش) باشد: پس باید برایش از طرف دشمنان ترسید .
چنانچه (ص) بود: او در شدت و ناراحتی می‌افتد و باید در صدقه دادن عجله کند.
چنانچه (ض) باشد: پس او دارای مال و خیر می‌شود.
چنانچه (ط) آمد: در دنیا و آخرت موفقیت نصیبش می‌گردد.
چنانچه (ظ) آمد: درآن کار رازی که پنهان است آشکار می‌گردد.
چنانچه (ع) آمد: پس در کارش کمک خواهد شد و موفق می‌شود.
چنانچه (غ) بود: در کاری می افتد که باید برایش ترسی از آن کار داشت و باید صدقه بدهد.
چنانچه (ف) بود: خداوند بزرگ حاجتش را برآورده می کند، و همچنین وصالش بعد از دوری و فراق را می‌انجامد.
چنانچه (ق) آمد: پس او خوشبخت و مورد قبول بندگان خدا می‌باشد.
چنانچه (ک) باشد درخصومت ودشمنی می افتد پس باید صدقه بدهد.
چنانچه (ل) باشد: پس او حاجتش برآورده می شود ودشمنان را مقهور می‌کند .
چنانچه (م ) باشد: پس حتماً باید دوری کند از آن کار، زیرا که موجب پشیمانی وی خواهد شد.
چنالنچه (ن) آمد: انجام آن کار خوب است .
چنانچه (و) آمد: مال وثروت نصیب او می شود و به هیچکس محتاج نمی‌شود.
چنانچه (ه) بود: در کارش توقف و تأخیر ایجاد می شود ولی عاقبت کارش به خیر و خوبی می‌انجامد .

چنانچه (ی) بود: مژده خوبی به وی داده می‌شود.


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها